پخش آهنگ شما در رسانه آلیس موزیک

دانلود آهنگ مسین و فدی DMT دی ام تی

1

آهنگ جدید مسین و فدی DMT دی ام تی

Fedi & Masin & Radpro – DMT

دانلود آهنگ مسین و فدی DMT دی ام تی

دانلود آهنگ مسین و فدی DMT دی ام تی

متن آهنگ مسین و فدی به نام DMT دی ام تی

میگن وقتی داری میمیری
یه ماده ای خیلی زیاد توی مغزت ترشح میشه
بهش میگن دی ام تی
همه زندگیتو تو یه لحظه مرور میکنی
با همه خوبی ها و بدی هاش

چه قشنگه پرواز واسه منی که بال نداشتم
تازه داره میشه آغاز چرا اینا میگن آخراشم
چقدر سنگین بودش تنم چقدر سبکتر از همیشم
داره همه چیو یادم میاد حتی اون اولیشم

صدای جرو بحثه باز بیرون شکم مامان
شاید من بمیرم اگه لگد بزنه بابام
دو ماه بعده سر رفته حوصلم یکم
دکتر داره میگه مبارکه پسره آقا
توی قنداقم حس اولین بوسه مادر
عجب آغوش امنی همون خونه آخر
دارم حس میکنم الان چقدر سفته این زمین
واسه بچه ای که نه ماهی بوده شناور
بریم اول مهر منو بردن توی صف چرا
مثل ربات همه راه میریم روی خط چرا
خانم رحیم زاده معلم اولمه
میگه موهاتو کوتاه کن مثل موی بچه ها
سوم راهنمایی ام یه سری حسا جدیده
میگن عشق لعنتی چرا شدیده
اینم تموم شد و گریه کردم کلی هم براش
دارم میگم دنیا یه روز خوش به ما ندیده
الان بزرگ شدم با رفیقام زدم الکلو
یه دختر جدید دادش توی دستمم گلو
چقدر غریبه با وجودم این حس خیانت
زدم زیرش بهش داده بودم هرچقدر قولو
چرا همه چی سیاه چی شد چی اومد سرم
آها حس این روزا رو که مو به مو از برم
مامان رفتو شدم تنهاترین آدم زمین
بابام رفتو دیگه گذروندش آبو از سرم

میخوام برم من مسافرم

آخیش تمومه چه حس باحالی انگار بعد حمومه
مرگ تنها چیزی که نمیده امونه بهت
این سری هیچ شانسی دیگه نمیکنه کمونه
تصویرا میان و میرن یکی یکی باحالن
با یه جعبه شیرینی از سر کار اومده مامانم
با خالم تو یه حال کوچیک خونه ی قدیمی
آرامش تو خونه میرقصه با خندیدن بابامم
نگاه شما به زندگی کرد منو وادارم
چقد خون دل دادم بهتون پاکارم
پشیمون نشدم ولی هیچکی اشکامو پاک نکرد
موقعی که دادم پای این بازیا تاوانم
تصویرا میگذرن تند تر نور
میزنه یه نسیم خنک به بدنم
این سری بیشتر از همیشه نقشمو بلدم
روز مرگمو چند بار زندگی کردم
یا تو ناکجام یا تو بغل مریمم

آخرین نگاه آخرین لباس آخرین تایید آخرین سکانس
هیچکدوم از سوالای مهمم جواب نداشت
یه مداد کوتاه که دیگه نی براش تراش

خسته بودم از تلاش از پوچیه خبراش
ا زدن کسی که چقد شیرین بود اولاش
بی مزه شد عسلاش از تیزیه تبراش
از رسیدن به تهشو هیچ خبری نی ته مهاش
این کشتی خیلی وقته حبسه تو زندان بادبون
دارم دریا رو میبینم بیخیال آب جوب
کل زندگیم میگشتم دنبال این حال خوب
پلک نزدم بعد زل به آسمون
داره اسما رو یادم میره
یادم نی کی کجا کارم گیره
داره فراموشی راحت میشه
داره کم کم خوابم میره

میخوام برم من مسافرم

دیدگاه خود را بگذارید

فدی ، مسین